1. یک علامت نگارشی تازه پیشنهاد کن.
ساحه
2. کارکرد این علامت نگارشی رو در یک جمله بنویس.
ساحه را در ذهن خود به معنای یک مساحت دهنده صرف میکنم.یعنی با گذاشتن این علامت میتوانیم بدون گذاشتن فصلها برای عوض کردن موضوع و حال و هوا در ذهن مخاطب این کار را انجام دهیم.
3. با این جمله کوتاهترین روایتی رو که میشه بساز!
“ساحه را در ذهن خود به معنای مساحت دهنده معنا میکنم.البته من همه چیز را مجاز از همه در ذهن خود صرف میکنم.
این مردمان پیش رویم مضحک مینمایند.
همگی از روی کشیشی بیسواد و کوته فکر زندگی میکنند.
البته که من هم از روی شخصیتهایی زندگی میکنم.
شخصیتایی مثل داستایفسکی یا کافکا.
که البته این هم بد است.من در این ۳۱ سال گویی در بند و زندان افتادهام و نمیتوانم از این باور داشتن به چیزی به در آیم و بیرون شوم.
ما همگی در اینجای تاریک و مسخره گیر افتادیم و باید هرکس چیزی برای اعتقاد داشتن برای تنها،زندگی کردن داشته باشد.”
کامن فردی منزوی است.هیچگاه از خانهاش بیرون نمیآید مگر برای یافتن چیزی برای ایمان داشتن به آن.
کامن البته اینها را در کلیسا مینوشت.
عطای عزیز!
بابت شجاعت شما در محک زدن قلم خود در استعدادیابی نویسندگی مدرسه الفکوچ تبریک میگوییم. تست استعدادیابی نویسندگی ساحه حائز امتیاز 195 از 300 از سوی متخصصین ما ارزیابی شده است. ما جسارت شما را در پیشنهاد یک علامت نگارشی تازه تحسین میکنیم اما دلایلی ما را از اعطای امتیاز کامل به این اثر واداشت که عبارتند از:
1. تنها راه بیرون رفتن از زندانِ هر پاراگراف، بیرون رفتن است! جمله در زبان فارسی با فعل به پایان میرسد و فرصت عرضهی پیامِ واحد را از دست میدهد. زندگی نیز چنین است دوست عزیز.
2. زبان یک دست نیست و در میان انتخاب زبان فخیم، ترجمه، معیار و محاوره سرگردان است:
– ساحه را در ذهن خود به معنای مساحت دهنده معنا میکنم: معیار
– این مردمان پیش رویم مضحک مینمایند: فخیم
– من در این ۳۱ سال گویی در بند و زندان افتادهام: ترجمه
– شخصیتایی مثل داستایفسکی یا کافکا: محاوره
3. روند روایت با لحن آن در یک راستا نیست: اگر قرار باشد مفهوم مورد نظر را به صورتی سادهتر بیان کنیم متوجه میشویم که طبق متن «مردمان از کشیشان پیروی میکنند/ راوی پیرو شخصیتهایی چون داستایفسکی و کافکا است/ راوی خود در کلیساست و گویی کشیش است»؛ پس در نتیجه رهبری مردم بر عهدهی کشیشی به ظاهر روشنفکر است؛ اما لحن اعتراضی متن با مفهومی که ارائه میکند یکسان نیست.
4. وفور مترادافات در متن به صورتی بدون کاربرد استفاده شده:
– بند و زندان
-بیسواد و کوته فکر
– به در آیم و بیرون شوم.
در ادامه، با افتخار و به منظور کمک به روند نویسندگی خلاق شما پیشنهاد میشود آثار برتر فارسی را بیشتر مطالعه کنید. برای دسترسی به آرشیو داستانهای برگزیده فارسی معاصر بر روی عبارت مربوطه کلیک کنید و داستان چهارم از این مجموعه را به نام «نگاهِ گاوِ سهلالوصول به مینوتورهای خاکستری» به قلم احمد آرام مطالعه کنید.
آرشیو داستان معاصر
پیروز و روشن باشید.
ارزیابی تست استعدادیابی نویسندگی ساحه
ساحه| عطا
آلبوم استعدادیابی نویسندگی
بازگشت به اکسپلور تست الف کوچ