تیکت ادبی | رساندن صدای راوی به مخاطب تئاتر

چنان‌چه دستی در نوشتن خلاقه داشته باشید، حتماً بن‌بست‌های فکری را هم تجربه کرده‌اید: لحظاتی تاریک و سرد در حین روایت که نیاز دارید برای گم نشدن در جادوی کلمات، واژه‌های اصیل رو به یاد بیارید. مدرسه آرت‌ کوچینگ (همیاری) الف کوچ ، امکاناتی را فراهم آورده تا شما بتوانید با ارسال تیکت ادبی در قالب ایمیل، به صورت شبانه‌روزی و البته رایگان از خدمات این مجموعه بهرمند شوید. ما، کوشیده‌ایم با انتشار آن دسته از تیکت‌های ادبی که مشمول اجازه‌ی نشر از سوی هنرجویان ادبیات روایی است، به شما رهجویان روایت این پیام را برساند که:

شما در جنون خود تنها نیستید. این مجموعه علاوه بر ارزش پژوهشی می‌تواند در دراز مدت، چراغ راهی برای رهجویان بعدی و بعدی باشد. امید که این مسیر خالی از همراهی و همیاری و هم افزایی نماند! با هم به سراغ بخشی از بانک تیکت‌های آرت کوچینگ می‌رویم.

1. لطفاً یه نام مستعار برای خودت انتخاب کن.

رنجموره

2. در کودکی چه شکلی بودی؟

آفتاب‌سوخته با چشمای قهوه‌ایِ خجالتی و دهن شکری باز از سوال

3. فکر می‌کنی چند سال سن داری؟

سال‌هاست فکر می‌کنم 40 سال سن دارم.

4. آیا «اختصار» کلمه‌ای طولانی است؟

خیر.

5. اگر بهترین دوست خودت بودی با خودت مهربان‌تر بودی؟

خیر.

6. به جواب چه سوالی نرسیدی؟

آخرش نفهمیدم باید خودمو جدی بگیرم یا همش بازیه

7. اگر به خودت مشت بزنی و دردت بگیره، قوی هستی؟

بله.

8. اگر تمام خاطراتت پاک بشه، چطور آدمی می‌شی؟

آدمی که با حیوونا و بچه‌ها مهربونه

9. آیا میزانی از سانسور لازمه؟

بله.

10. اگر زندگی‌نامه‌ت رو بنویسی بر چه مبنایی فصل‌بندی می‌کنی؟

نادانی | دانایی| بی تفاوتی

11. اگر عشق پاسخ همه چیز باشد، پرسش چیست؟

که «پس این‌جا چیکار می‌کنیم؟؟؟»

12. چه چیزی می‌تونه تو رو از نوشتن متنفر کنه؟

که متنی شعارزده خلق کنم.

13. کم‌اهمیت‌ترین موضوعی که این‌روزها ترند شده از نظر تو چیه؟

خدمت سربازی گروه بی تی اس.

14. کوتاه‌ترین قصه‌ای رو که بلدی تعریف کن.

پرنده سردش بود. گاو رید بهش گرم شد. گرگ رسید از توی پهن گاو درش اورد، تمیزش کرد، و خوردش.

15. چه کمکی از دست مجموعه الف کوچ ساخته‌ست؟  لطفاً در 200 کلمه بنویس!

چطور می‌شه بدون استفاده از راوی، صدای سوم شخص رو به مخاطب تئاتر برسونیم؟ تنها برای گره‌گشایی یک صحنه از نمایشنامه‌م نیاز به ورود راوی دارم و کلاً با راوی حال نمی‌کنم. آیا پیشنهادی دارید و آیا نیازی هست نمایشنامه‌ی هفتاد صفحه‌ای خودم رو براتون بفرستم؟ ممنونم.


کوچی عزیز؛
پیشاپیش از حسن انتخاب و ارسال تیکت ادبی ممنونیم.
حدس می‌زنم که مدت زیادی در این موقعیت صبور بودی و از این بابت بهت خسته نباشید می‌گیم. و البته این تمام تبریکات ما نیست و از ما از دو جهت دیگه هم مشعوفیم:

اول این‌که با وجود باقی موندن تنها یک صحنه از نمایشنامه، اون رو بسمل نکرده و اصطلاحاً سر و ته قضیه رو هَم نیاوردی.
دوم این‌که حاضری برگردی و از اول کار رو ویرایش و حتی بازنویسی کنی. در مورد چخوف و نمایشنامه‌ی باغ آلبالو معروفه که چخوف اون رو در هر چاپ (بر اساس اجراهای اخیرتر)، ویرایش جدید می‌زد. که البته این مورد اخیر هم جای تبریک داره و هشدار خطر.

با این سه تبریک، به سراغ پاسخ سوال اصلی آرت کوچینگِ تیکت ادبی می‌ریم:
بله؛ البته که راه‌های متنوعی برای این کار پیش روی ماست. با تکیه بر علم نشانه‌شناسی تئاتر، می‌تونیم نشونه‌هایی رو در متن تعبیه کنیم که مخاطب رو به سمتِ معنای مدنظرمون بکشونه؛ چنان‌که چخوف در این مورد می‌گفت:«اگه در صفحه‌ی دوم اسلحه‌ای از کشو میز خارج می‌شه، برگردید صفحه‌ی اول و اون رو توی کشو میز بذارید!» ابزارهایی مثل مانیتورینگ، صدا و نور هم می‌تونه توی این مورد یاریگر باشه؛ حتی استفاده از تماشاگرنمایی در بین مخاطبین که در حدس گره‌های روایت شما فعال باشه، هم، می‌تونه کارا باشه و البته‌تر این‌که:
هیچ‌کدام از این‌ها ضرورتی ندارند؛ کوچینگ، ورکشاپ آموزشی نیست. بلکه تلاش می‌کنه شما رو دعوت به شنیدن صدای خودتون کنه. برای نیل به این مهم، کافیه که سطرهای فوق رو مرور کنیم.

کوچیِ عزیز!
بیا نارضایتی از صحنه‌ی آخر نمایشنامه رو که در جای جای تیکت ادبی بهش اشاره داشتی، این‌گونه معنا کنیم که: اثر هنوز ناقص به شمار می‌ره و جا برای پیشنهاد داره. به عنوان نمایشنامه‌نویس به نقطه‌ای از مسیر رسیدی که قادر به دیدن هاله‌ای از نقطه‌ی پایانی. اما هم‌زمان قدرت نقد بیشتری به نقطه‌ی آغاز پیدا کردی. به بیان ساده‌تر: طی مسیر، تجربه‌ای به دست اوردی که بهت قدرت نقد خودت رو داده.

پیشنهاد مدرسه آرت کوچینگ الف کوچ به شما کوچی عزیز اینه که:
پذیرای این قدرت تازه باش. کمی خسته‌ای، و درگیری بیشتر علاوه بر فرسایش ذهنی، عوارض دیگه‌ای هم داره که در این پست نمی‌گنجه. آلبرکامو در شرایط مشابه تو، اثر رو توی کشوی میز حبس کرده و چند ماهی از اثر فاصله می‌گرفت. تو می‌تونی؛ وگرنه به ذهنت نمی‌رسید. اما به خودت، ایده‌ت و اثرت فرصت جدا شدن بده: شاید مناظر تازه‌ای از همدیگه رو کشف کردید. بسیار مشتاقیم که پس از وقفه‌ای کافی، و تلاش دوباره‌ی شما پذیرای نمایشنامه‌ی شما از طریق درگاه اینترنتی مدرسه آرت کوچینگ (همیاری) الف کوچ باشیم.


به امید دیداری تازه.
هیات آرت کوچ | مدرسه همیاری الف کوچ


ارتباط با مدرسه آنلاین مشاوره آرت کوچینگ رایتینگ کوچ الف کوچ

یک پاسخ به “تیکت ادبی | رساندن صدای راوی به مخاطب تئاتر”

  1. نیاکان نیم‌رخ

    در پاسخ به سوال 6: نه رفیق همه ش بازیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *